محمدرضا طبسی

از دانشنامه‌ی اسلامی

آیت الله محمدرضا مروجی طبسى (۱۳۲۴ - ۱۴۰۵ ق) از روحانیون مجاهد در راه دین و انقلاب اسلامی بود. او شاگرد بزرگانی چون میرزای نائینى، سید ابوالحسن اصفهانى و آیت الله شاه آبادى بود. مرحوم آیت الله طبسى از جمله دانشمندانى بود که در سنگر دین با حربه قلم، دلسوزانه به دفاع از اسلام مى پرداخت و آثار مهمی در این راستا از خود بجا گذاشت. ایشان در زندگی خویش به تواضع، سعه صدر، خلق نیک، علو همت، تقوا، عفت، ساده زیستى و قناعت آراسته بود.

نام کامل محمدرضا مروجی طبسى
زادروز ۱۳۲۴ قمری
زادگاه مشهد
وفات ۱۴۰۵ قمری
مدفن قم - حرم حضرت معصومه سلام الله علیها
اساتید

میرزای نائینى، سید ابوالحسن اصفهانى، آیت الله شاه آبادى، شیخ عبدالکریم حائرى،...


آثار

منیةالراغب فى ایمان ابى طالب، الاعتقادات، اثبات الرجعة، مباحث فى علم الاصول، ...

تحصیلات

محمدرضا زاده مشهد، مبادى علوم را نزد پدرش -که از صالحان و تقواپیشگان بود- و سید محمدعلى معروف به میرزا جعفر فراگرفت.

محمدرضا به سال ۱۳۲۷ هجرى قمرى به فرمان پدر به مشهد مهاجرت کرد. در آن هنگام، او پانزده بهار را پشت سر نهاده و با شور و شوقى زایدالوصف براى ادامه تحصیل در حوزه مشهد رحل اقامت افکنده بود. مقدمات و بخشى از مرحله سطح را نزد اساتید معروف حوزه مشهد آموخت: ادبیات عرب را نزد ادیب نیشابورى، اصول را نزد شیخ کاظم دامغانى، قوانین را نزد میرزا محمدحسین شهرستانى و شرح لمعه را نزد سید محمدباقر مدرس. اما حوزه مشهد نمى توانست عطش او را براى فراگیرى علوم مختلف اسلامى فرونشاند. از این رو به حوزه علمیه قم هجرت کرد.

در آغاز به تکمیل مرحله سطح پرداخت: مکاسب و کفایة الاصول را نزد عالم فرهیخته، آیت الله سید على یثربى کاشانى، رسائل شیخ انصارى را نزد آیت الله العظمى مرحوم سید محمدتقى خوانسارى و ریاض المسائل را نزد جمال السالکین، عارف و فقیه نامور آیت الله میرزا جواد آقا ملکى تبریزى فراگرفت. سپس به درس خارج فقه و اصول را یافت.

در این مرحله هفت سال از محضر حاج شیخ عبدالکریم حائرى یزدى، مؤسس حوزه علمیه قم، بهره گرفت. فلسفه و علوم عقلى را از محضر فیلسوفان فرزانه میرزا على‌اکبر یزدى و سید ابوالحسن رفیعى قزوینى و فصوص الحکم محیى الدین عربى را نزد عارف و عالم بلندآوازه حضرت آیت الله العظمى محمدعلى شاه آبادى فراگرفت. وى در مدت اقامت خود در قم همواره ملازم استاد و مراد و محبوب خود میرزا جواد آقا ملکى تبریزى بود و از آن استاد الهى اخلاق و سیر و سلوک مى آموخت.

شیخ طبسی در حالى که مجتهدى توانا بود و به دریافت چندین اجازه اجتهاد نائل آمده بود، باز هم از طلب علم علوم باز نایستاد و پس از چند سال اقامت در قم به نجف اشرف مهاجرت کرد.

او از اصحاب مورد اعتماد و از اعضاى دفتر استفتائات آیت الله العظمى سید ابوالحسن اصفهانى - مرجع مقتدر و مورد توجه خاص امام عصر ارواحناه فداه - بود و حدود پانزده سال از محضر پرفیض او استفاده نمود. وى در همین زمان از مباحث کلامى و تفسیرى عالم عامل و محقق مشهور آیت الله شیخ محمدجواد بلاغى نیز بهره ها گرفت و ذخیره ها اندوخت. استاد طبسى در تمام این مراحل به عنوان عالمى جدى و پرکار و خستگى ناپذیر مطرح بود و همگان به او به دیده عظمت مى نگریستند.

اساتید

شناسنامه آیت الله طبسی نجفی

از دیدگاه علما و بزرگان

تعداد زیادى از مراجع و شخصیت هاى بزرگ علمى معاصر محقق طبسى درباره مقام شامخ و علمى و عملى او سخن گفته اند، که در این مقال، فقط سخن تنى چند از آنان را مى آوریم:

۱. مرحوم محقق نایینى:

«جناب عالم عامل، فاضل کامل، تکیه گاه عالمان تقواپیشه و فضلا، ثقةالاسلام حاج شیخ محمدرضا طبسى - که همواره خدا او را تأیید کند - از جمله کسانى است که تمام توان خود را در طلب علم و عمل بکار گرفته تا به درجه والاى اجتهاد نائل آمده و به صلاح و ارشاد قرین گردیده است. او مى تواند به احکامى که به شیوه متداول میان مجتهدان بزرگ استنباط مى کند، عمل مى کند». (ماه صفر سال ۱۳۴۹.)

۲. آقا ضیاء عراقى:

«عالم عامل و فاضل کامل، تکیه‌گاه و پشتیبان فقهاى راشدین و عماد فضلا و مجتهدین، شیخ بزرگوار و پاک سرشت، رکن مورد اعتماد، غواص دریاى دانش و محور تقوا و حلم، افتخار اعلام، شخصیت مورد وثوق و سربلند و ستوده همگان، کنز عرفان و نحریر زمان، دانشور راه یافته (به قله کمال)، شیخ محمدرضا طبسى که از وطن خود به نجف مهاجرت کرد و با جدیت و کوشش فراوان در محضر بزرگان و بهره گیرى از عنصر زمان چنان کوشید که به مقصود نائل آمد و مجتهدى عادل گردید، پس او را سزد که به آن چه استنباط کند، عمل نماید و در مسائلى که اجتهاد کند، تقلید بر او حرام است و او از همان اختیاراتى برخوردار است که مجتهدان در زمان غیبت امام عصر عجل الله تعالی فرجه شریف از آن برخوردارند و او را به تقواى الهى توصیه مى کنم که بهترین زاد راه آدمى است». (سال ۱۳۴۹ ق.)

۳. سید ابوالحسن اصفهانى:

«... جناب عالم و عامل و فاضل کامل، صاحب اندیشه قوى و سلیقه مستقیم، صفى و زکى (دوست صمیمى و برگزیده و نیکوکار) مورد اطمینان، ثقة الاسلام شیخ محمدرضا طبسى دامت تأییداته از کسانى است که عمر خود را در تحصیل علوم شرعى و تنقیح مبانى نظرى آن صرف کرده و در محضر جمعى از بزرگان و بر این حقیر، مدت زیادى افاده و استفاده و تحقیق و تدقیق و جد و جهد پرداخته تا آن که از عالمان برجسته گردیده، از آنان که مشارالیه بالبنان گردیده است؛ پس او را سزد که به احکامى که به روش متداول میان اعلام استنباط مى کند، عمل کند و به او اجازه دادم که آن چه را روایت آن از طریق من به صحت پیوسته است روایت کند...». (سال ۱۳۴۸ ق.)

۴. شیخ عبدالکریم حائرى:

«آیت الله طبسى مدتى طولانى در درس من حاضر شده و با جدیت و کوشش فراوان به تنقیح مسائل شرعى از مبانى نظرى آن به انسان که در میان عالمان عامل متداول است، پرداخته است، پس خداى را بر این نعمت عظمى و عطیه کبرى (نعمت و بخشش بزرگ) شکر کند و سپاس گوید...».

۵. مرحوم شیخ آقا بزرگ تهرانى:

«چون در روز مبعث خاتم پیامبران صلی الله علیه و آله از سامرا به نجف اشرف براى زیارت سرور اوصیاء امیرالمؤمنین علیه السلام شرفیاب گشتم، از حسن اتفاق برخورد کردم به دانشور مورد اعتماد بزرگان و دست پرورده مجتهدان بزرگوار، عالم عامل و فاضل کامل، داراى مزایاى ارجمند و آثار زیبا و ارزشمند، محقق مدقق، صاحب تألیفات ممتع و آثار کم‌نظیر، فخر شیعه و مایه قوام شریعت، علامه پارساى تقواپیشه، مولانا حاج شیخ محمدرضا مشهور به مروج طبسى قمى که خداى امثال وى را فراوان کند و شریعت محمدى را به وجود او تأیید نماید...». (سال ۱۳۵۱ ق.)

۶. آیت الله سید محسن جبل عاملی:

ایسان در ضمن اجازه اى از علامه طبسى این گونه تعبیر مى کند: «... برادر الهى، عالم عامل، فاضل کامل، زبدةالعلماء و عمدةالفضلاء، مولانا الشیخ محمدرضا مشهور به مروج طبسى...». (سال ۱۳۵۲ ق.)

۷. محمدباقر بیرجندى خراسانى:

صاحب کبریت الاحمر که عالمى بسیار دقیق و محدثى خبیر بوده است در ضمن اجازه اى که به محقق طبسى داده است از او این گونه تعبیر کرده است: «جناب مؤید یگانه، عالم کامل فرزانه، پیشتاز فضلاى متبحر و زبده عالمان مکرم محترم، فخر اعلام و مروج احکام، شیخ جلیل نبیل (استاد بزرگ شریف) ...». (سال ۱۳۴۹ ق.)

۸. آیت الله شیخ محمدعلى شاه آبادى:

«و از جمله کسانى که در خلوت و جلوت، و در شب و روز به کشف حقایق و دقایق دانش دین پرداخته و مسائل دینى را بر بنیادهاى آن استوار ساخته و حلال و حرام دین را از آن استنباط کرده تا آن که مدال افتخار «انتم افقه الناس اذا عرفتم معانى کلامنا» را دریافت کرد، آن که در راه صدق و صفا و سلوک کرده و مراتب قرب و کمال را نوردیده و به آسمان دانش و تقوا عروج کرده، همنام مولاى ما و امید ما حضرت امام رضا علیه آلاف التحیة والثناء، حاج شیخ محمدرضا طبسى است...».

آثار و تألیفات

مرحوم آیت الله طبسى از جمله دانشمندانى بود که در سنگر دین با حربه قلم، دلسوزانه به دفاع از دین مى پرداخت. حاصل این مرزبانى، سى و پنج کتاب و رساله است که به بعضى از آن ها اشاره مى کنیم:

۱. گاه با عزمى استوار از حریم پدر ولایت، مدافع موحد خاتم پیامبران صلی الله علیه و آله یعنى حضرت ابوطالب دفاع مى کرد و در اثرى ماندگار و ممتع به معرفى آن یگانه مدافع رسول اکرم صلی الله علیه و آله در سخت ترین شرایط مى پرداخت و پرده هاى ابهام را که از سوى دشمنان فرزندش امام على علیه السلام پدید آمده است، کنار مى زد و به این هم بسنده نمى کرد و هر ساله در روز رحلت غمبار جناب ابوطالب به سوگ مى نشست و مجلس ذکر مصیبت ترتیب مى داد. کتاب «منیةالراغب فى ایمان ابى طالب» که تحت عنوان «ابوطالب یگانه مدافع اسلام» ترجمه شده است.

۲. گاه مشعل هدایت به دست مى گرفت و به بیرون راندن دیو سیرتان و اندیشه هاى ناباب آنها از حوزه دین همت مى گماشت:

  • مصباح الهدى فى الرد على القادیانیة؛
  • قادیانى چه مى گوید؟
  • الصوفیة المبتدعة
یکی از آثار آیت الله طبسی نجفی

۳. گاه به تشیید پایه هاى دین مى پرداخت و اصول عقاید را مى نگاشت:

  • الاعتقادات؛
  • دروس فى العقیدة والعقائد؛
  • تبصرة المتعلمین فى عقائد المؤمنین؛
  • عقدالفرائد فى اصول العقائد؛
  • القول الفصیح فى اصول الدین الصحیح؛
  • الشیعة والرجعة؛
  • اثبات الرجعة؛
  • الامام الغائب؛
  • ذخیرة العباد فى ما یتعلق بالمعاد و...

۴. گاه در محضر بزرگان زانوى تلمذ به زمین مى زد و از خرمن دانش آن ها خوشه هاى فقه و اصول مى چید:

  • تقریرات بحث آیت الله العظمى سید ابوالحسن اصفهانى؛
  • تقریرات بحث آیت الله العظمى شیخ محمدحسین نایینى؛
  • تقریرات بحث آیت الله العظمى شیخ ضیاءالدین عراقى؛

۵. گاه خود دامن همت به کمر مى زد و براى افزایش بصیرت دانشجویان و متعلمان یا براى راهنمایى بندگان خداى سبحان، قلم مى زد:

  • ذخیرةالصالحین فى شرح تبصرة المتعلمین (دوره فقه استدلالى)
  • رسالة فى الحج
  • رسالة فى المعاطاة
  • مباحث فى علم الاصول
  • طریق النجاة (رساله عملیه ایشان)

۶. گاه به قرآن روى مى آورد و به تفسیر آن مى پرداخت:

  • جامع البیان فى تفسیر القرآن
  • تفسیر سوره نبا

۷. و در پایان به سوى مشعل هدایت و سفینه نجات روى آورد:

  • مقتل الامام الحسین علیه السلام
  • النهضة الحسینیة والدعوة الالهیة.

همراهی با امام و انقلاب

یکى از اهداف شوم رژیم مستبد شاهنشاهى از تبعید امام خمینى از ترکیه به نجف اشرف به خیال خام او کوچک کردن امام و محو کردن شخصیت ایشان در پرتو شخصیت هاى بزرگ علمى حوزه نجف بود. محقق طبسى از جمله کسانى بود که براى تعظیم و تکریم هر چه بیشتر امام و ناکام گذاشتن دشمنان اسلام، تا چهل کیلومترى نجف اشرف به استقبال امام شتافت و با آگاهى و بصیرت مى گفت و بر این گفته پاى مى فشرد که باید از زحمات این مرد (یعنى امام خمینى) تقدیر به عمل آورد.

در همان راستا حرکت زیباى دیگرى را از محقق طبسى شاهد هستیم. ایشان پس از ورود امام به نجف اشرف و تشکیل نماز جماعت ایشان در مسجد شیخ مرتضی انصارى به منظور تأیید و تجلیل و تثبیت موقعیت امام، نماز جماعت خود را در حرم مطهر امیرمؤمنان علیه السلام تعطیل کرد و در نماز جماعت امام شرکت مى نمود.

همچنین ایشان از جمله عالمان آگاه و بزرگوارى بودند که براى خنثى کردن حرکت کور دشمنان اسلام، در تأیید و حمایت از امام خمینى اعلامیه صادر کردند و تلگراف فرستادند زیرا حمایت از امام خمینى را حمایت از امام زمان علیه السلام مى دانستند.

این رجل الهى و شیر بیشه علم و تقوا و کیاست در دفاع از اسلام و امام، در ضمن تلگرافى که حاکى از قوت ایمان و فراستى مؤمنانه است خطاب به عَلَم، نخست وزیر وقت رژیم شاهنشاهى مى نویسد: «کارى نکن که عَلَم بر تو سنگین گردد».

ایشان همچنین در جریان دفاع مقدس، دیگران را به شرکت فعال در جبهه تشویق مى کرد و همواره آرزو مى کرد که اى کاش پیرى و ضعف قوا مانع ایشان از رفتن به جبهه نبود و مى توانست دوشادوش رزمندگان اسلام از حریم کشور امام زمان ارواحناه فداه دفاع کند. ایشان به این اکتفا نکرد و فرزند رشیدش آقا محمدصادق را در جریان دفاع مقدس تقدیم انقلاب کرد و افتخار پدر شهید بودن را نیز بدست آورد.

وفات

مرحوم آیت الله شیخ محمدرضا طبسى پس از سال ها رنج و زحمت طاقت فرسا در راه اعتلاى دین، در سال ۱۳۹۹ قمری به بیمارى جانکاهى که از کثرت اشتغال به تألیف و اهتمام در امر دین پدید آمده بود مبتلا گردید و سرانجام در بیست و پنجم ماه ربیع الاول سال ۱۴۰۵ قمری (1363 شمسی) نداى حق را لبیک گفت و رخ در نقاب خاک کشید. پیکر پاک و مطهر این عالم ربانى در جوار حضرت معصومه سلام الله علیها در حجره ۳۸ صحن بزرگ به خاک سپرده شد.

پانویس

  1. آن که همگان او را با انگشتان به یکدیگر نشان مى دهند و زبانزد خاص و عام است.

منابع

آرشیو عکس و تصویر